دهه‌ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ خورشیدی، سال‌های دگرگونی‌های بزرگ در ساختار اقتصادی و صنعتی ایران بود. با اجرای برنامه‌های توسعه‌ی عمرانی، به‌ویژه از دوره‌ی دوم حکومت محمدرضا پهلوی، دولت وقت درصدد بود تا از طریق جذب سرمایه‌ی خارجی، انتقال فناوری، و تأسیس صنایع مادر، ایران را از کشوری مصرف‌کننده به کشوری تولیدکننده تبدیل کند. صنعت خودروسازی در این برنامه‌ها جایگاه مهمی داشت، و در همین بستر است که باید داستان ورود «هیلمن» به ایران را روایت کرد.

تاریخچه هیلمن در ایران

ریشه‌های بریتانیایی یک خودروی مردمی

شرکت Rootes Group که در دهه‌ی ۱۹۱۰ میلادی در بریتانیا شکل گرفته بود، یکی از شرکت‌های مطرح در ساخت خودروهای متوسط و اقتصادی به شمار می‌رفت. این شرکت با برندهایی چون Hillman، Humber، Singer و Sunbeam، طیف متنوعی از خودروها را تولید می‌کرد. Hillman از میان این نام‌ها، برندی بود که از آغاز با هدف تولید خودرویی قابل‌اعتماد و در دسترس برای طبقه‌ی متوسط طراحی شد. مدل‌هایی مانند Hillman Minx در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در اروپا و کشورهای تحت نفوذ بریتانیا رواج یافتند.

در اواسط دهه‌ی ۱۹۶۰، Rootes Group با بحران‌های مالی مواجه شد و بخشی از سهام خود را به شرکت آمریکایی کرایسلر واگذار کرد. در همین دوره بود که مدل موفق Hillman Hunter در سال ۱۹۶۶ به بازار آمد؛ خودرویی سدان با طراحی ساده، اما هماهنگ با نیازهای اقتصادی و فنی کشورهای در حال توسعه.

قدیمی‌تر از پیکان

قبل از آن‌که نام پیکان در ایران به شهرت برسد، تعداد محدودی از خودروهای Hillman به‌صورت وارداتی وارد کشور شده بودند. در دهه‌ی ۱۳۳۰ و اوایل ۱۳۴۰، Hillman Minx در خیابان‌های تهران، اصفهان و تبریز دیده می‌شد. این خودروها عموماً در اختیار پزشکان، کارمندان بلندپایه یا بازاریان مرفه بودند و به دلیل مصرف سوخت نسبتاً پایین، استهلاک کم و ساختار ساده، محبوبیت خاصی داشتند. در میان مدل‌های متنوع هیلمن، نسخه‌های دو در و چهار در آن نقش مهمی در بازارهای صادراتی از جمله ایران داشتند. مدل چهار در که بیشتر مورد استقبال خانواده‌ها قرار گرفت، طراحی متقارن‌تر و فضای کابین مناسب‌تری برای سرنشینان عقب داشت و بیشتر برای کاربری شهری و خانوادگی مناسب بود. در مقابل، مدل دو در که در ظاهر اسپرت‌تری داشت، بیشتر در میان جوانان و افراد مجرد یا آن‌هایی که خودرو را برای کاربری سبک و شخصی می‌خواستند محبوب بود. هر دو مدل از نظر فنی شباهت کامل داشتند، اما تفاوت در فرم بدنه و دسترسی باعث می‌شد هرکدام نیاز قشر خاصی از بازار را پوشش دهند. در ایران، مدل چهار در رایج‌تر بود و با استقبال بیشتری روبه‎رو شد. به‌واسطه‌ی همین تجربه‌ی موفق بود که در اواسط دهه‌ی ۱۳۴۰، مسئولان دولتی و مدیران بخش خصوصی، در جستجوی خود برای یافتن گزینه‌ای برای تولید داخل، به سراغ شرکت Rootes رفتند.

انتقال فناوری و آغاز خودروسازی مدرن

در سال ۱۳۴۵، قرارداد همکاری بین شرکت تازه‌تأسیس ایران ناسیونال (تأسیس‌شده توسط برادران خیامی) و Rootes Group به امضا رسید. در این قرارداد، انتقال فناوری، ارسال قطعات منفصله (CKD)، و آموزش نیروی انسانی ایرانی لحاظ شده بود. نتیجه، خودرویی بود که در سال ۱۳۴۶ با نام پیکان وارد بازار شد؛ درواقع همان Hillman Hunter که با برندی ایرانی، نام‌گذاری متفاوت، و تغییراتی در ظاهر عرضه می‌شد.

اگر بخواهیم از تأسیس صنعت خودروسازی مدرن در ایران سخن بگوییم، نمی‌توانیم از کنار نام Hillman به‌سادگی عبور کنیم. این خودرو، چه در قالب وارداتی‌اش در دهه‌ی ۳۰ و چه در قامت پیکان، نقشی بنیادین در شکل‌گیری هویت خودرویی ایرانیان داشت. برای نخستین بار، یک خانواده‌ی کارمند یا معلم می‌توانست با هزینه‌ای نسبتاً معقول، صاحب خودرویی شخصی شود. هیلمن همچنین سرآغاز ورود فناوری مونتاژ، مهندسی مکانیک خودرویی، و آموزش نیروی انسانی متخصص در صنعت خودرو بود.

تاریخچه هیلمن در ایران

افول هیلمن و ماندگاری در حافظه‌ی تاریخی

در سال ۱۹۷۹ میلادی، شرکت Rootes Group که دیگر زیرمجموعه‌ی کرایسلر بریتانیا شده بود، تولید Hillman Hunter را متوقف کرد. در ایران اما، این پلتفرم تا بیش از سه دهه دیگر، به حیات خود ادامه داد. حتی پس از انقلاب  و در دوران تحریم‌ها، پیکان ـ که اساسش همان هیلمن بود ـ با تغییرات جزئی، همچنان تولید می‌شد و تا سال ۱۳۸۴، یکی از پرتیراژترین خودروهای ایران باقی ماند. امروز، اگرچه دیگر هیلمن در خیابان‌های ایران دیده نمی‌شود، اما نامش در خاطرات بسیاری از خانواده‌ها زنده است. گاه در آلبوم‌های عکس، گاه در قصه‌های پدربزرگ‌ها و گاه در حاشیه‌ی تحقیقات تاریخی درباره‌ی صنعت ایران.